همانطور که فناوری به طور فزایندهای بر تعاملات انسانی در حوزه عمومی و خصوصی حاکم میشود، این سوال که چه کسی این محیط را شکل میدهد بیش از پیش ضروری میشود. تاکنون، معماریهای هوش مصنوعی عمدتا مردانه بودهاند.
آیا فقدان نمایندگی زنان میتواند بر آینده ما به عنوان یک جامعه تأثیر منفی بگذارد؟ آیا دانشگاهها باید برای تشویق تنوع و مشارکت برابر زنان در دورههای یادگیری ماشین تلاش کنند؟
زنان اغلب اعتماد به نفس لازم برای ادامه تحصیل در رشتههای تحت سلطه مردان مانند علوم کامپیوتر و فناوری را در مقطع کارشناسی ارشد ندارند. علاوه بر این، استاد علوم کامپیوتر، ماری دژاردین، در دانشگاه مریلند، شناسایی کرده است که زنان بیشتر به دنبال موضوعاتی با اهداف اجتماعی و انسانی هستند که معمولا با حوزه هوش مصنوعی مرتبط نیستند. آماری که اغلب نقل میشود، زنان فارغ التحصیل در رشته کامپیوتر را تنها ۱۸ درصد نشان میدهد.
«وضعیت زنان در علوم کامپیوتر: یک گزارش تحقیقی» نشان داد که علی رغم تلاش برای جذب زنان بیشتر در فناوری از طریق دورههای مقدماتی، دانشگاهها در پرداختن به سقف شیشهای زنان در علوم کامپیوتر در دانشگاههای ایالات متحده شکست خوردهاند. با توجه به اینکه بسیاری از زنان نتوانستهاند در مقاطع مقدماتی در رشتههای اصلی پیشرفت کنند، این گزارش چندین موضوع ساختاری و اجتماعی، از جمله کمبود الگوی زنان، استادان و شرکای تحصیلی، در کنار تجربههای کلیشهای و جنسیتگرایی را مقصر میداند.
بنابراین، ممکن است که این واقعیت شکاف جنسیتی در آموزش عالی در صنعت فناوری منعکس شود. برخی گزارشها ادعا میکنند که تنها ۱۳٫۵ درصد از کسانی که در یادگیری ماشین کار میکنند زن هستند. زنان تنها ۲۰ درصد از مهندسان گوگل و فیس بوک را تشکیل میدهند. اوبر نسبت کمتری دارد. حتی ساخت دستیارهای دیجیتالی مانند کورتانا، الکسا، سیری، گوگل هوم و اکثر سیستمهای جیپیاس که عمدتا زنانه هستند، دارای رنگهای جنسیتی است. خودیهای صنعت اذعان کردهاند که این دیدگاهی را تداوم میبخشد که در آن زنان کمک کننده، خشنود و مطیع هستند.
مشارکت گسترده را میتوان با اهدای جوایز به زنان مبتکر در زمینه هوش مصنوعی نیز به دست آورد. جوایز آموزش Reimagine ۲۰۱۸ پروژههای تحت رهبری زنان در علم و فناوری مانند LAB۴U INC را به رسمیت شناخت که دستگاههای تلفن همراه را به ابزارهای علمی برای بهبود تجربه آموزش علمی تبدیل میکند. چنین شناختی برای تقویت این روایت که زنان میتوانند پیشرو نوآوریهای تکنولوژیکی باشند، بسیار مهم است.
این محیط نشان میدهد که دانشگاهها با تشویق مشارکت بیشتر زنان، پرورش توسعه و با ارائه یک محیط یادگیری متعادل، پتانسیل رهبری را در شکلدهی برابری در صنعت فناوری دارند. در کنار این، روشهای یادگیری تطبیقی که با نیازهای فردی دانشآموزان تطبیق مییابند، احتمالا میتوانند زنانی را که ممکن است از مشکلات اعتماد به نفس رنج میبرند، پرورش دهند.